باب 3 سفر خروج (تورات)

  • ۲۹۸۴
خروج
باب سوم
 

1) و اما موسی گلة پدر زن خود یترون کاهن مدیان را شبانی میکرد و گله را بدان طرف صحرا راند و به حوریب که جبل الله باشد آمد.

2) و فرشتة یَهُوَه در شعلة آتش از میان بوته ای بر وی ظاهر شد و چون او نگریست اینک آن بوته به آتش مشتعل است اما سوخته نمیشود.

3) و موسی گفت: “اکنون بدان طرف شوم و این امر غریب را ببینم که بوته چرا سوخته نمیشود.”

4) چون یَهُوَه دید که برای دیدن مایل بدان سو میشود خدا از میان بوته به وی ندا در داد و گفت: “ای موسی! ای موسی!” گفت: “لبیک.”

5) گفت: “بدین جا نزدیک میا نعلین خود را از پایهایت بیرون کن زیرا مکانی که در آن ایستاده ای زمین مقدس است.”

6) و گفت: “من هستم خدای پدرت خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب.”

7) آنگاه موسی روی خود را پوشانید زیرا ترسید که به خدا بنگرد.

8) و یَهُوَه گفت: “هر آینه مصیبت قوم خود را که در مصرند دیدم و استغاثة ایشان را ازدست سرکاران ایشان شنیدم زیرا غمهای ایشان را میدانم.

9)و نزول کردم تا ایشان را ازدست مصریان خلاصی دهم و ایشان را از آن زمین به زمین نیکو و وسیع برآورم به زمینی که به شیر و شهد جاری است به مکان کنعانیان و حتیان و اَموریان و فَرزّیان و حِویان و یبوسیان.

10)  و الآن اینک استغاثة بنی اسرائیل نزد من رسیده است و ظلمی را نیز که مصریان بر ایشان میکنند دیده ام.

11)  پس اکنون بیا تا تو را نزد فرعون بفرستم و قوم من بنی اسرائیل را از مصر بیرون آوری.”

12)  موسی به خدا گفت: “من کیستم که نزد فرعون بروم و بنی اسرائیل را از مصر بیرون آورم؟”

13)  گفت: “البته با تو خواهم بود. و علامتی که من تو را فرستاده ام این باشد که چون قوم را از مصر بیرون آوردی خدا را بر این کوه عبادت خواهید کرد.”

14)  موسی به خدا گفت: “اینک چون من نزد بنی اسرائیل برسم و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است و از من بپرسند که نام او چیست بدیشان چه گویم؟”

15)  خدا به موسی گفت: “هستم آنکه هستم.” و گفت: “به بنی اسرائیل چنین بگو: اهیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد.”

16)  و خدا باز به موسی گفت: “به بنی اسرائیل چنین بگو یَهُوَه خدای پدران شما خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب مرا نزد شما فرستاده این است نام من تا ابدالآباد و این است یادگاری من نسلاً بعد نسل.

17)  برو و مشایخ بنی اسرائیل را جمع کرده بدیشان بگو: یَهُوَه خدای پدران شما خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب به من ظاهر شده گفت: هر آینه از شما و از آنچه به شما در مصر کرده اند تفقد کرده ام

18)  و گفتم شما را از مصیبت مصر بیرون خواهم آورد به زمین کنعانیان و حتیان و اموریان و فرزیان و حویان و یبوسیان به زمینی که به شیر و شهد جاری است. و سخن تو را خواهند شنید و تو با مشایخ اسرائیل نزد پادشاه مصر بروید و به وی گویید: یَهُوَه خدای عبرانیان ما را ملاقات کرده است. و الآن سفر سه روزه به صحرا برویم تا برای یَهُوَه خدای خود قربانی بگذرانیم.

19)  و من میدانم که پادشاه مصر شما را نمیگذارد بروید و نه هم به دست زورآور.

20)  پس دست خود را دراز خواهم کرد و مصر را به همة عجایب خود که در میانش به ظهور میآورم خواهم زد و بعد از آن شما را رها خواهد کرد.

21)  و این قوم را در نظر مصریان مکرم خواهم ساخت و واقع خواهد شد که چون بروید تهی دست نخواهید رفت.

22)  بلکه هر زنی از همسایة خود و مهمانِ خانة خویش آلات نقره و آلات طلا و رخت خواهد خواست و به پسران و دختران خود خواهید پوشانید و مصریان را غارت خواهید نمود.”


ترجمه: انجمن پخش کتب مقدسه
تهیه و تنظیم: اندیشکده اریحا (bjes.ir)

پیدایش

خروج

لاویان

اعداد

تثنیه

باب 1

باب 1

باب 1

باب 1

باب 1

باب 2

باب 2

باب 2

باب 2

باب 2

باب 3

باب 3

باب 3

باب 3

باب 3

باب 4

باب 4

باب 4

باب 4

باب 4

باب 5

باب 5

باب 5

باب 5

باب 5

باب 6

باب 6

باب 6

باب 6

باب 6

باب 7

باب 7

باب 7

باب 7

باب 7

باب 8

باب 8

باب 8

باب 8

باب 8

باب 9

باب 9

باب 9

باب 9

باب 9

باب 10

باب 10

باب 10

باب 10

باب 10

باب 11

باب 11

باب 11

باب 11

باب 11

باب 12

باب 12

باب 12

باب 12

باب 12

باب 13

باب 13

باب 13

باب 13

باب 13

باب 14

باب 14

باب 14

باب 14

باب 14

باب 15

باب 15

باب 15

باب 15

باب 15

باب 16

باب 16

باب 16

باب 16

باب 16

باب 17

باب 17

باب 17

باب 17

باب 17

باب 18

باب 18

باب 18

باب 18

باب 18

باب 19

باب 19

باب 19

باب 19

باب 19

باب 20

باب 20

باب 20

باب 20

باب 20

باب 21

باب 21

باب 21

باب 21

باب 21

باب 22

باب 22

باب 22

باب 22

باب 22

باب 23

باب 23

باب 23

باب 23

باب 23

باب 24

باب 24

باب 24

باب 24

باب 24

باب 25

باب 25

باب 25

باب 25

باب 25

باب 26

باب 26

باب 26

باب 26

باب 26

باب 27

باب 27

باب 27

باب 27

باب 27

باب 28

باب 28

-

باب 28

باب 28

باب 29

باب 29

-

باب 29

باب 29

باب 30

باب 30

-

باب 30

باب 30

باب 31

باب 31

-

باب 31

باب 31

باب 32

باب 32

-

باب 32

باب 32

باب 33

باب 33

-

باب 33

باب 33

باب 34

باب 34

-

باب 34

باب 34

باب 35

باب 35

-

باب 35

-

باب 36

باب 36

-

باب 36

-

باب 37

باب 37

-

-

-

باب 38

باب 38

-

-

-

باب 39

باب 39

-

-

-

باب 40

باب 40

-

-

-

باب 41

-

-

-

-

باب 42

-

-

-

-

باب 43

-

-

-

-

باب 44

-

-

-

-

باب 45

-

-

-

-

باب 46

-

-

-

-

باب 47

-

-

-

-

باب 48

-

-

-

-

باب 49

-

-

-

-

باب 50

-

-

-

-

-

-

-

-

-